امیرخسرو دهلوی:بر جان من شکسته دل باز کردی تو شراب خوردن آغاز
❈۱❈
بر جان من شکسته دل باز
کردی تو شراب خوردن آغاز
جانا، مخور این قدح که مستی
لب را بزن و به من بده باز
❈۲❈
شد نوبت شربت پسینم
جرعه به پیاله من انداز
ما را غم تو ز خلق ببرید
در صحبت دوستان دمساز
❈۳❈
پرسی که چگونه ای، چه گویم؟
کز مرده برون نیاید آواز
گویند مرا، برو از ین کوی
دل گم کردم، کجا روم باز؟
❈۴❈
خوش نیست سرود خسروان را
مطرب مست است و چنگ ناساز
کامنت ها