امیرخسرو دهلوی:قندیست آتشینرو، شمعیست انگبینلب ماه سپهرکسوت، مهر هلالغبغب
❈۱❈
قندیست آتشینرو، شمعیست انگبینلب
ماه سپهرکسوت، مهر هلالغبغب
قطران مشک و خالش از مُشک و گل مُسَلسَل
کافور آب و خاکش از شیر و می مرکب
❈۲❈
ترک جهانفروزش گنجی ز نیمروزش
موی طلسمسوزش مارِ مُسَلسَل از شب
گر پاسبانی وی در برج مه نبودی
سعد زمین گرفتی از وی وبال کوکب
❈۳❈
خسرو ز شوق لعلش تا چند سوزی آخر
باری دمی برون آی از سوزش تب شب
کامنت ها