گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:آیتی از رحمت آمد، گر چه سر تا پا تنش هم دعایی می دهم از سوز دل پیرامنش

❈۱❈
آیتی از رحمت آمد، گر چه سر تا پا تنش هم دعایی می دهم از سوز دل پیرامنش
سوخت جان و شعله ای نامد برون در پیش او زانکه ترسم دل بسوزد ناگه از سوز منش
❈۲❈
شمع را سوزد دل پروانه چون روشن نبود سوخت خود را و آتش خود کرد پیدا روشنش
بازویم طوق سگان کوی او بوده بسی حیف باشد کاین سفال آویزم اندر گردنش
❈۳❈
وه که دامانش چرا گیرد ز خون چون منی؟ من که نپسندم سرشک خون خود پیرامنش
دل که با دامان یوسف چشم یعقوبی نداشت آن به خون خود، دروغی نیست بر پیراهنش
❈۴❈
خاک می سازد تن خود خسرو اندر راه دوست تا شود گردی و بنشیند به روی دامنش

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۱۶۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها