امیرخسرو دهلوی:رغم آن دل که نگه دارندش زیر آن زلف سیه دارندش
❈۱❈
رغم آن دل که نگه دارندش
زیر آن زلف سیه دارندش
مشک بیزلف تو نتواند بود
گر به شمشیر نگه دارندش
❈۲❈
بر رخ خوب تو ماند چیزی
مه اگر زیر کله دارندش
در زمان سر بنهد بر پایت
پایت ار بر سر مه دارندش
❈۳❈
چشم خسرو به گه آمدنت
منتظر بر سر ره دارندش
کامنت ها