گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:دیدم چو آفتابی در سایه کلاهش سایه گرفته مه را زان طره سیاهش

❈۱❈
دیدم چو آفتابی در سایه کلاهش سایه گرفته مه را زان طره سیاهش
از بس که در کلاهش بر دوختم دو دیده بادامه ای نشاندم بر پسته کلاهش
❈۲❈
او چشم داشت بر من، من زلف او گرفتم تا بو که زنده مانم زان غمزه در پناهش
دل رفت و در زنخدانش آواز دادم او را گفت اینکم معلق در نیمه راه چاهش
❈۳❈
بنوشت عارضش خط از بهره عرض خوبی آنکه به گرد عارض صف می کشد سپاهش
من چشم می نیارم کز وی نگاه دارم یارب مگر تو داری از چشم من نگاهش!
❈۴❈
کرد آن گنه که خسرو بخشیده خواست بوسی بخشید نیست، جانا، گر هست این گناهش

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۱۷۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها