گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:چندین شبم گذشت به کنج خراب خویش نوری ندادیم شبی از ماهتاب خویش

❈۱❈
چندین شبم گذشت به کنج خراب خویش نوری ندادیم شبی از ماهتاب خویش
رویی چنان مپوش ز عشاق کاهل دل از تشنگان دریغ ندارند آب خویش
❈۲❈
دی سیر دیدم آن رخ و گشتم خراب، لیک نشناخت جان تشنه قیاس شراب خویش
او حال پرسد از من و گریه دهد جواب فریاد من ز گریه حاضر جواب خویش
❈۳❈
معموره مراد چه گویم که جان من؟ خو کرد با خرابه عیش خراب خویش
از عشق سوختم، چه کنم چون ز روز بد صبح دروغ می دمدم ز آفتاب خویش
❈۴❈
بینم شبت به خواب وز مستی و بیخودی گویم به درد با در و دیوار خواب خویش
گر نه کباب کردن دلها شدش حلال آن مست را بحل نکنم من کباب خویش
❈۵❈
گر نزد دوست کشتن عاشق صواب شد خسرو نه دوستیست که جوید صواب خویش

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۱۷۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها