گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:او می رود و عاشق مسکین گرانش چون مرده که در سینه بود حسرت جانش

❈۱❈
او می رود و عاشق مسکین گرانش چون مرده که در سینه بود حسرت جانش
بی مهر سواری که عنان باز نپیچد آویخته چندین دل خلقی به فغانش
❈۲❈
ناخوش همی آزارد و یا طالب خونی ست ای خلق، بگویید به جوینده نشانش
یادست که در خواب شیش دیده ام، اما از بی خبری یاد ندارم که چسانش
❈۳❈
یادش دهی، ای باد، گهی نام گدایی تا دولت دشنام برآید ز زبانش
بسیار بکوشم که بپوشم غم خود، لیک آتش چو بگیرد نتوان داشت نهالش
❈۴❈
از ناله ام ار خلق نخسپد، عجبی نیست از بخت خودم در عجب و خواب نگرانش
خسرو، نگرانیش همه بر دل خود گیر کوری دلی را که نباشد نگرانش

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۱۹۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

Afk Hami
2023-07-02T05:25:52.1690279
مصرع دوم بیت قبل از آخر باید اینطور باشه از بخت خودم در عجب و خواب گِرانش