گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:نیاید گر چه هرگز از فرامش گشتگان یادش غلام آن سر زلفم که در هم می کند بادش

❈۱❈
نیاید گر چه هرگز از فرامش گشتگان یادش غلام آن سر زلفم که در هم می کند بادش
به مکتب دانشی ناموخت جز آزار مسکینان که داند تا کدامین سنگدل بوده ست استادش
❈۲❈
اگر چه پاس دلها نازنین من نمی دارد دعای عاشقان هر جا که باشد پاسبان بادش
فراموش کردی درد خود مرا از راه مظلومان خدایا کج مکن مویی ز یاریهای بیدادش
❈۳❈
مرا این آه بیهوده ست پیش آن دل سنگین کزین آتش که من دارم نگردد گرم پولادش
رو، ای اشک و روان کن پیش یار لشکری جویی که گرد آلوده خواهد بود آن سوری و شمشادش
❈۴❈
دلم می شد به نظاره که باد افگند زلفش را نیاید باز، ور خواهد که هم در ره شب افتادش
جفای روزگار و جور خوبان خسرو مسکین شد آبستن ز غم، ای کاش که مادر نمی زادش

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۲۰۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها