گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:گرم روزی به دست افتد کمند زلف دلبندش ستانم داد این سینه که بی دل داشت یک چندش

❈۱❈
گرم روزی به دست افتد کمند زلف دلبندش ستانم داد این سینه که بی دل داشت یک چندش
ز خوی تلخ او بر لب رسیده جان شیرینم هنوز این دل که خون بادا به صد جان آرزومندش
❈۲❈
خزان دیده نهال خشک بود از روزگار این جا در آمد باد زلف نیکوان، از بیخ بر کندش
چه جای پند بیهوده دل شرگشته ما را نه آن دیوانه ای دارم که بتوان داشت در بندش
❈۳❈
شتاب عمر من بینی، مبر از دوستان، ناجا گره بگسل ز تن جان را که دشوارست پیوندش
حیاتم بی تو دشوارست کاین دل بی تو بد خوشد به جان و زندگانی چون توانم داشت خرسندش
❈۴❈
نمی بینم خلاص جان نابخشوده خسرو مگر بخشایش آرد از کرم کیش خداوندش

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۲۰۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها