امیرخسرو دهلوی:بوستان جلوه در گرفت اینک گل ز رخ پرده برگرفت اینک
❈۱❈
بوستان جلوه در گرفت اینک
گل ز رخ پرده برگرفت اینک
آتش لاله برفروخت ز باد
دامن کوه در گرفت اینک
❈۲❈
بلبل آمد، نشست بر سر گل
بینوا بود، زر گرفت اینک
غنچه در پیش فاخته ز اصول
سبقی تازه بر گرفت اینک
❈۳❈
ورق غنچه را که نم زده بود
ورقش یکدگر گرفت اینک
آب را گر چه چشم ها پاک است
بوستان را ببر گرفت اینک
❈۴❈
بید در لرزه گشت و تیغ کشید
آب را رهگذر گرفت اینک
خار چون تیز کرد پیکان را
گل به برگش سپر گرفت اینک
❈۵❈
شاخ گلگون که بارگیر گل است
ناگه از باد برگرفت اینک
مرغ می گفت، گل نخواهد رفت
لاله گوی کمر گرفت اینک
❈۶❈
ابر در گریه شد ز ناله خویش
پرده ای تنگ در گرفت اینک
کرد بر وی سحاب ریختنی
باغ را در و زر گرفت اینک
❈۷❈
طوطی آغاز شعر خسرو کرد
روی گل در شکر گرفت اینک
کامنت ها