امیرخسرو دهلوی:ای ترا در دیده من جای خواب دیده بی خوابم از تو جای آب
❈۱❈
ای ترا در دیده من جای خواب
دیده بی خوابم از تو جای آب
شب چو خوابم نیست بهر دیدنت
چند سازم خویش را عمدا به خواب
❈۲❈
گل شد از عکس رخت در چشم من
زاتش دل می کشم زان گل گلاب
با خیال زلف و رویت چشم من
نیمه ابرست و نیمی آفتاب
❈۳❈
زان لب میگون که هوش از من ببرد
خون همی گریم چو بر آتش کباب
از لبت دارم سؤالی، چون کنم
تنگ می آید دهانت در جواب
❈۴❈
مست گشتم بسکه خوردم خون دل
چون نگردم مست با چندین شراب
هست خورشید قیامت روی تو
خط مشکین دفتر یوم الحساب
❈۵❈
زان قیامت عالمی در جنت است
بنده خسرو تا قیامت در عذاب
کامنت ها