امیرخسرو دهلوی:ترک من رفتم ز کویت گر ز من گشتی ملول خیر بادت میکنم یک سجده فردا قبول
❈۱❈
ترک من رفتم ز کویت گر ز من گشتی ملول
خیر بادت میکنم یک سجده فردا قبول
زور و زر باشند اسباب وصال، اما مرا
نیست چیزی غیر زاری در تمنای وصول
❈۲❈
بس که چشمم سیل خون میبارد از هجران تو
کاروان در ره نمییابد ز گل جای نزول
دمبهدم از خون دل با تو نویسم نامه، لیک
جز نسیم صبحدم دیگر نمییابم رسول
❈۳❈
در حریم کعبه روحانیان، یعنی که دل
جز خیال دوست کس را نیست امکان نزول
تا بخواند آیت عشق از خط مشکین بار
رفت از یادم روایات فروغ بیاصول
❈۴❈
عاقلان گر غافلند از حال خسرو، عیب نیست
از مجانین کی خبر دارند ارباب عقول؟
کامنت ها