گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:نترسم از بلا چون دیده بر رخساره ای دارم که جان غم کشی بی غیرتی بیکاره ای دارم

❈۱❈
نترسم از بلا چون دیده بر رخساره ای دارم که جان غم کشی بی غیرتی بیکاره ای دارم
بخواهم سوخت روزی عاقبت این آشنایان را که هر شب بر سر کویش رهی خونخواره ای دارم
❈۲❈
نظر در یار مشغول است و جان در بار بربستن تو، ای نظارگی، دانی که من نظاره ای دارم
نمی دانم، حکیما، دل کجا شد در جگر خوردن ببینی در غریبستان یکی آواره ای دارم
❈۳❈
برآمد دودم از جان، چند سوزم زین دل پاره مسلمانان، نه دل دارم که آتش پاره ای دارم
چو خاک خفتگان رفتم به رخ، و اکنون که حاصل شد
چگونه بر چنان یاری چنین رخساره ای دارم؟
ز آه خسروش، یارب نگیری گر چه آن نادان نیارد هیچ گه در دل که من بیچاره ای دارم

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۲۳۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها