گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:شبی، آسایشم نبود، عجب بیداریی دارم شفا از چشم تو خواهم، عجب بیماریی دارم

❈۱❈
شبی، آسایشم نبود، عجب بیداریی دارم شفا از چشم تو خواهم، عجب بیماریی دارم
همه شب می گزم انگشت حسرت را به دندان من همین است ار ز شاخ عمر بر خورداریی دارم
❈۲❈
الا، ای ساقی فارغ دلان، می هم بدیشان ده که من با روزگار خویشتن خونخواریی دارم
برو، ای بخت خواب آلود، از پهلوی بیداران که تو شب کوریی داری و من شب کاریی دارم
❈۳❈
جگر بریان و ناله مطرب و می گریه تلخم بیا مهمان من، جانا که شب بیداریی دارم
به یاد رویت از یاد تو خالی نیستم یک دم ز تشویش غمت گر چه فرامش کاریی دارم
❈۴❈
چو خاک در شدم در زیر پای خود، عزیزم کن بدان عزت که پیش آستانت خواریی دارم
مرا گویی که دور از چون منی چون زنده می مانی؟ خیالت را بقا بادا که از وی یاریی دارم
❈۵❈
به چشمت می کند خسرو، حق آن گر نمی دانی دروغی هم نمی گویی که مردم ساریی دارم

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۲۴۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

شمیم خاکسار
2023-03-01T22:02:44.0854194
در بیت هفتم صورت صحیح آن  چو خاک در شدم، در زیر پای خود، عزیزم کن در بیت نهم صورت صحیح آن به چشمت می‌کند خسرو، حق آن، گر نمیدانی است.