گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:من و شبها و یاد آن سرکویی که من دانم دلم رفته ست و جان هم می رود سویی که من دانم

❈۱❈
من و شبها و یاد آن سرکویی که من دانم دلم رفته ست و جان هم می رود سویی که من دانم
صبا بوهای خوش می آرد از هر بوستان، لیکن
که خواهد زیست، چون می نارد آن بویی که من دانم
سر خود گیر و رو، ای جان دل برداشته، از تن که این سر خاک خواهد گشت در کویی که من دانم
❈۲❈
اگر تن مو شد و گر بگسلد جان نیز، گو بگسل مرا از دل نخواهد رفت آن مویی که من دانم
بسوزی هر چه هست، ای باد، اگر آن سو رسی، اما به تندی نگذری زنهار بر رویی که من دانم
❈۳❈
چو کشتن رسم خوبانست، جان، گر حیله می دارم ذخیره می کنم از بهر بدخویی که من دانم
چه پیچم بر درازیهای شب تهمت، چه می دانم؟ که هست این پیچش خسرو ز گیسویی که من دانم

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۲۴۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها