گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:بگویم حال خویشت، لیک از آزار می‌ترسم وگر ندهم برون، ز اندیشه گفتار می‌ترسم

❈۱❈
بگویم حال خویشت، لیک از آزار می‌ترسم وگر ندهم برون، ز اندیشه گفتار می‌ترسم
چه حال است این که از بیم رقیبان ننگرم رویت؟ هوس می‌آیدم گل چیدن و از خار می‌ترسم
❈۲❈
معاذالله که از مردن بترسم در غمت، لیکن ز داغ دوری و محرومی دیدار می‌ترسم
دلی دارم کباب از دست غم، پیشت کشم، لیکن ز خوی نازک آن نرگس خونخوار می‌ترسم
❈۳❈
تو شب در خواب مستی و مرا تا روز بیداری مخسپ ایمن که من زین دیده بیدار می‌ترسم
جوانی، خنده بر خونابه پیران مکن، زیرا تو می‌خندی و من زین گریه بسیار می‌ترسم
❈۴❈
مرا زین دیده آزار جراحت می‌تراود دل مبادا کاندر او ماند از این آزار می‌ترسم
ز درد من دلت هر سوی زحمت می‌کند، لیکن ز بسی سامانی بخت پریشان کار می‌ترسم
❈۵❈
نیم خسرو که فرهادم، نمانده جانم از عشقت اگر مانده‌ست، از شیرینی گفتار می‌ترسم

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۲۴۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها