گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:در دیده چه کار آید؟ این اشک چو بارانم بر دیده اگر، جانا، سروی چو تو بنشانم

❈۱❈
در دیده چه کار آید؟ این اشک چو بارانم بر دیده اگر، جانا، سروی چو تو بنشانم
خود را به سر کویت بدنام ابد کردم از هر چه جز این کردم، از کرده پشیمانم
❈۲❈
جانم به فدات آن دم کز بعد دو سه بوسه گویم که یکی دیگر گویی تو که نتوانم
از تیغ جفایم کش بی هیچ دیت، زیرا زین بیش نمی ارزد در نرخ وفا جانم
❈۳❈
گر با تو غمی گویم، در خواب کنی خود را این درد دل است آخر، افسانه نمی خوانم
تو نام کرم گیری من جور و ستم خوانم گر چه به زبان گویی، من نام تو می دانم
❈۴❈
جانی دگرم باید شکرانه فرمانت آن لحظه که در کشتن آید ز تو فرمانم
چاک دلم، ای محرم، چون دوخت نمی دانی ضایع چه کنی رشته در چاک گریبانم؟
❈۵❈
عشق بت و بیم جان این نقد به کف تا کی؟ خسرو، به غزل بر گو تا دست برافشانم

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۲۶۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها