گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:هر دم غم خود با دل افگار بگویم چون زهره آن نیست که با یار بگویم

❈۱❈
هر دم غم خود با دل افگار بگویم چون زهره آن نیست که با یار بگویم
دشنام که می گفت شبی، هم ز زبانش هر دم به هوس خود را صد بار بگویم
❈۲❈
هر شب روم اندر سر آن کوی و غم خود چون نشنود او، با در و دیوار بگویم
کو جان گرفتار که باور کند از من؟ گر من غم این جان گرفتار بگویم
❈۳❈
افگار کنم همچو دل خود دل آن کس کورا سخنی زان دل افگار بگویم
شب خواب شبم نی که مگر بینمت آنجا خونابه این دیده بیدار بگویم
❈۴❈
دردی ست در این سینه که بیرون نتوان داد حیف است که درد تو به اغیار بگویم
خون شد ز نهفتن دل و اکنون روم، ای جان رسوا شرم و بر سر بازار بگویم
❈۵❈
یک روز بپرس آخر از آن محنت شبها تا کی غم خسرو به شب تار بگویم؟

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۲۷۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها