امیرخسرو دهلوی:به رخ خاک درت رفتیم و رفتیم دعای دولتت گفتیم و رفتیم
❈۱❈
به رخ خاک درت رفتیم و رفتیم
دعای دولتت گفتیم و رفتیم
ز روی خویش کردی دور ما را
چو گیسویت برآشفتیم و رفتیم
❈۲❈
جفاهای ترا با کس نگفتیم
درون سینه بنهفتیم و رفتیم
چو غنچه بس که پر خون شد دل ما
چو گل ناگاه بشکفتیم و رفتیم
❈۳❈
به خود بیرون نمی رفتم از این در
ولی خود را به در رفتیم و رفتیم
به عهدت خواب خوش هرگز نکردیم
کنون آسوده دل خفتیم و رفتیم
❈۴❈
ندارد قوت رفتار خسرو
میان سیل خون افتیم و رفتیم
کامنت ها