امیرخسرو دهلوی:بتی هر روز بر دل میر سازم به خوردن خون خود را تیر سازم
❈۱❈
بتی هر روز بر دل میر سازم
به خوردن خون خود را تیر سازم
تنی پیرم گرفتار جوانان
بدین طفلی چه خود را پیر سازم؟
❈۲❈
دل پاره نیارم دوخت هر چند
رگ جان رشته تدبیر سازم
چو کافوری نخواهد گشت روزم
ضرورت با شب چون قیر سازم
❈۳❈
نه پای آنکه بگریزم ز تقدیر
همان بهتر که با تقدیر سازم
ندارم چون به حال صدق تا کی
ز زهد آیینه تزویر سازم
❈۴❈
بس از بیهوده گفتن، خسرو، آن به
همه قوت تو مرغ انجیر سازم
کامنت ها