امیرخسرو دهلوی:بیا، جانا، که جانت را بمیرم وگر میرم به جان منت پذیرم
❈۱❈
بیا، جانا، که جانت را بمیرم
وگر میرم به جان منت پذیرم
خلاص من بجویید، ای رفیقان
که من در قید مهر او اسیرم
❈۲❈
نظر گفتند داری با فقیران
من مسکین نه آخر هم فقیرم
نمی آید به گوشت ناله من
که گوش چرخ کر گشت از نفیرم
❈۳❈
همی ترسم سرآید عمر خسرو
به درد هجر از حسرت بمیرم
کامنت ها