گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:یارب، چه باشد گه گهی جانان در آغوش آیدم مستسقی لعل ویم یک شربت نوش آیدم

❈۱❈
یارب، چه باشد گه گهی جانان در آغوش آیدم مستسقی لعل ویم یک شربت نوش آیدم
در ره فتاده مانده ام، دیده نهاده بر رهم بازو گشاده مانده ام، تا کی در آغوش آیدم؟
❈۲❈
خواهم شبی کز بوی او بیخود شوم پهلوی او گه رو نهم بر روی او، گه دوش بر دوش آیدم
گاهی که عجز آرد به ره سلطان با تاج و کله گریه ازین روزن به ره مانند جادوش آیدم
❈۳❈
بوسه زنم گلگون رخش، بر رخ نهم میمون رخش گر حلقه های چون رخش اندر بناگوش آیدم
ای دل، مده یادم ازو، در چشم من گریه مجو ناگه مبادا کز دو سو سیلاب در جوش آیدم
❈۴❈
مسکین دلم سویش رود، گم گشته بر بویش رود هشیار در کویش رود، مجنون و بیهوش آیدم
ای آمده با صد فتن، برده همه هوشم ز تن در بیهشی مگذر ز من، بنشین که تا هوش آیدم
❈۵❈
بس کز غمت شب تا سحر غلتید، گویم بی خبر از دیده مرواریدتر غلتان سوی گوش آیدم
خواهم چو سوزد خرمنم پوشیده ماند در تنم از آه خسرو چون کنم کاتش به خس پوش آیدم

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۳۰۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها