گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:باز آمد آن وقتی که من از گریه در خون اوفتم دامان عصمت بردرم، وز پرده بیرون اوفتم

❈۱❈
باز آمد آن وقتی که من از گریه در خون اوفتم دامان عصمت بردرم، وز پرده بیرون اوفتم
غمهای خود گویم که آن همدرد را باور شود گر من به محشر ناگهان پهلوی مجنون اوفتم
❈۲❈
سیاره دولت مرا، گر پایه بر گردون برد بهر زمین بوس درت از اوج گردون اوفتم
چون قرعه گردم هر شبی پهلو به پهلو تا مگر وقتی به زیر پای تو زین فال میمون اوفتم
❈۳❈
این گریه گویی روغن است از بهر سوزاک دلم کافزون شود شعله مرا، گر خود به جیحون اوفتم
خواب اجل می آیدم، لابد همی آید، چو من بر بالش غم سر نهم بر بستر خون اوفتم
❈۴❈
در محنت آباد دلم، خسرو، نمی گنجد غمش فرهادوار اکنون مگر در کوه و هامون اوفتم

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۳۱۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها