امیرخسرو دهلوی:گر گذر افتد ترا در کوی جانان، ای نسیم خدمت من عرضه کن در خدمت یار قدیم
❈۱❈
گر گذر افتد ترا در کوی جانان، ای نسیم
خدمت من عرضه کن در خدمت یار قدیم
طور هستی را حجاب دیده بینا مساز
تا جواب لن ترانی نشنوی همچون کلیم
❈۲❈
سیل اشکم از جنابش کی رود هر جانبی؟
سائلی کی روی بر تابد ز درگاه کریم؟
شد دلم بیمار چشم ناتوان او و هیچ
آن طبیب ما نمی پرسد ز احوال سقیم
❈۳❈
گر صبا آرد نسیمی از تو بر خاک رهش
جان بر افشانم روان و منتی دارم عظیم
از درش، زاهد، به باغ جنتم دعوت مکن
سر فرو نارد سگ کویش به جنات نعیم
❈۴❈
بس بدیها کرده ام، یا رب، طفیل نیکوان
عفو فرما، هر چه خسرو کرد از لطف عمیم
کامنت ها