گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:عزم آن دارم که از دل نقد جان بیرون کنم آرمت در پیش و خود را از میان بیرون کنم

❈۱❈
عزم آن دارم که از دل نقد جان بیرون کنم آرمت در پیش و خود را از میان بیرون کنم
قامتم از غم دو تا کردی، ز آه من بترس کاسمان دوزد خدنگی کز کمان بیرون کنم
❈۲❈
گر چه در خون منی، گر تیر بر جانم زنی تیر تو بیرون نیارم کرد، جان بیرون کنم
سرو من یک ره به گلزار آی تا در پیش تو سرو اگر چه نارون باشد، روان بیرون کنم
❈۳❈
نرگس بیمار تو رنج خود ار بر من نهد تندرستی را به شمشیر از جهان بیرون کنم
دوش می گفتی و چشمم در خیالت در نبست گر چنین باشد، مگر از خانه شان بیرون کنم
❈۴❈
گر نه در پیش تو ماه و آسمان گردن نهد ماه را گردن نگیرم، زاسمان بیرون کنم
مهر تو گر نیست خسرو را به مغز استخوان مغز او از نوک غمزه ات زاستخوان بیرون کنم

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۳۳۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها