گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:فرخ آن روز که دیده بر رخت باز کنم تو مرا جانب خود خوانی و من ناز کنم

❈۱❈
فرخ آن روز که دیده بر رخت باز کنم تو مرا جانب خود خوانی و من ناز کنم
چند گویی که «تو می نال که من می شنوم » این نه چنگ است که پیش تو چو مه ساز کنم
❈۲❈
سالها شد که نیابم خبر و در کویت دل بیرون شده را آیم و آواز کنم
باغبانا، ز تو گه گه بود ار فرمانم بلبلم بر سر خود آیم و پرواز کنم
❈۳❈
بهر دلبستگی، ای دوست، ره بد بگذار این گره من نتوانم که دگر باز کنم
خلق از صحبت من غمزده گشتند، از آنک هر کجا شینم و غمهای خود آغاز کنم
❈۴❈
ابر را مایه کم آید گه باریدن آب گرنه در گریه خون با خودش انباز کنم
دل به قلب زدن برد به یک داو وکنون جان هم اندر سر آن چشم دغاباز کنم
❈۵❈
خسروا، جان و دل و تن ز تو بیگانه شدند دیگران را، چه غم، ار محرم این راز کنم

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۳۵۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها