گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:من اگر بر در تو هر شبی افغان نکنم خویش را شهره و بدنام بدینسان نکنم

❈۱❈
من اگر بر در تو هر شبی افغان نکنم خویش را شهره و بدنام بدینسان نکنم
گر دهم دردسری تنگ میا بر من، ازآنک نتوانم که تو را بینم و افغان نکنم
❈۲❈
روزی از یاد رخت پیش گلی خواهم مرد من همان به که گذر بیش به بستان نکنم
وه که دیوانه دلم باز به بازار افتاد من نمی گفتم کافسانه هجران نکنم
❈۳❈
غم خورد این دل بیچاره، زبانش دادی بعد از این چاره همانست که درمان نکنم
آشنایان همه بیگانه شدند از من، از آنک هر کسی مصلحتی گوید و من آن نکنم
❈۴❈
شکر گویم ز تو، ای توبه که کورم کردی تا نظر بازی از این پیش به خوبان نکنم
خلق گویند «دعا خواه ز خوبان » نروم روزگار خوش درویش پریشان نکنم
❈۵❈
چند گویند، که خسرو، ز بتان چشم بدوز گر میسر شودم روی بدیشان نکنم

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۳۵۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها