امیرخسرو دهلوی:سوی من بین که ز هجرت به گداز آمدهام روی بنمای که پیشت به نیاز آمدهام
❈۱❈
سوی من بین که ز هجرت به گداز آمدهام
روی بنمای که پیشت به نیاز آمدهام
به سر زلف درازت کششی داشتمی
زان کشش به شبهای دراز آمدهام
❈۲❈
از تو رفتم، چه کنم صبر چو نتوانستم
اینک آشفته و عاجز شده باز آمدهام
گر در ابروی تو بینم من مدهوش، مرنج
چه کنم، مست به محراب نماز آمدهام؟
❈۳❈
دل من جان به تو بخشید و منم پروانه
وز پی سوختن شمع طراز آمدهام
خسروم، از چو منی دور مکن چشم که من
خاک درگاه شه بندهنواز آمدهام
کامنت ها