امیرخسرو دهلوی:میزنی تو غمزه، من جان می کنم وز دل مجروح پیکان می کنم
❈۱❈
میزنی تو غمزه، من جان می کنم
وز دل مجروح پیکان می کنم
چون نمی یارم که بوسم پای تو
پشت دست خود به دندان می کنم
❈۲❈
می رود جان رخصت نظاره ده
ما که خوش این می کنم آن می کنم
عاشق سیمم که چون کاوش زنم
گوی آن چاه زنخدان می کنم
❈۳❈
پرسیم «کاندر چه کاری، خسروا!»
اینک از دوری تو جان می کنم
کامنت ها