امیرخسرو دهلوی:راز دل پوشیده با جانان برم درد را در خدمت درمان برم
❈۱❈
راز دل پوشیده با جانان برم
درد را در خدمت درمان برم
نیک می دانم که خویش بازگشت
چون برو درد سر هجران برم
❈۲❈
ای مسلمانان، نپندارم که من
از چنان کافر دلی ایمان برم
دلبرا، زینسان که دیدم شکل تو
من عجب باشد که از تو جان برم
❈۳❈
دادیم تو جان که، جانا دل بده
بنده ام، از جان و دل فرمان برم
دل به موی آویخته پیشت کشم
دزد گردن بسته بر سلطان برم
❈۴❈
زلف را از بند خسرو گو که چند
رنج این سودای بی پایان برم؟
کامنت ها