گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:رحمی که بر در تو غریب اوفتاده‌ام در خون دل ز دست تو چون جام باده‌ام

❈۱❈
رحمی که بر در تو غریب اوفتاده‌ام در خون دل ز دست تو چون جام باده‌ام
دی باد صبح بوی تو آورد سوی من امروز دل به سوی تو بر باد داده‌ام
❈۲❈
از بهر نیم‌بوسه که بر پای تو دهم یارب که چند بار به پایت فتاده‌ام
آخر چه شد که چشم ببستی به روی من زین سان که من به روی تو ابرو گشاده‌ام
❈۳❈
آن روز نیست کز تو نمی‌زایدم غمی غم نیست، چون من از پی این روز زاده‌ام
گفتی «دل شکسته بنه بر دو زلف من» من خود شکسته‌وار بر این دل نهاده‌ام
❈۴❈
رو بر مراد خسرو دل‌خسته یک دمی تا چند گوییم که ببین ایستاده‌ام!

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۳۹۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

نادر
2018-11-13T00:10:45
با سلام. به نظر میرسد که "...بوی تو آورد سوی" من باید درست باشد.
نادر
2018-11-13T00:15:06
الان که بیشتر دقت میکنم مصرع آخر هم قاعدتا باید اینطور باشد : "...من خود شکسته.."