گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:دلی کش صبر نبود آن من نیست کسی کو دل دهد جانان من نیست

❈۱❈
دلی کش صبر نبود آن من نیست کسی کو دل دهد جانان من نیست
کبابم ساخت، این خونابه زان ست گنه بر دیده گریان من نیست
❈۲❈
همه مضمون من شهری فرو خواند که مهر صبر در فرمان من نیست
تو می سوز ای دل و مگری تو، ای چشم که شعله در خور طوفان من نیست
❈۳❈
رخش دیدم به دل گفتم چه گویی؟ که یعنی این بلا بر جان من نیست
نصیحت از خرد جستم، خرد گفت که بر دیوانگان فرمان من نیست
❈۴❈
شب دوشینه جان سویش چنان رفت که زان اوست گویی ز آن من نیست
چو تیرم زد، کشید آلوده خون به خنده گفت کاین پیکان من نیست
❈۵❈
بسوزد خسروا، دلها چه نیکوست که گوش خلق بر افغان من نیست

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۴۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها