گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:شب تا به روز خون جگر نوش کرده ام خوش عشرتی ست این که شب دوش کرده ام

❈۱❈
شب تا به روز خون جگر نوش کرده ام خوش عشرتی ست این که شب دوش کرده ام
خون شد حرام شرع، ولی من چو عاشقم بر من حلال باد که خوش نوش کرده ام
❈۲❈
گر سرو و لاله ای بر برم نیست، این بس است کز خون دیده لاله در آغوش کرده ام
گفتی «به فرق بر سر کویم طواف کن » زین لطف پای خویش فراموش کرده ام
❈۳❈
این سر که نیست یک نفس از درد عشق دور باری ز محنتی ست که بر دوش کرده ام
بکشید وه مرا که نخفته ست آن نگار زان ناله ها که شب من بیهوش کرده ام
❈۴❈
گویند «کز چه عاشق دیوانه ای گشته ای؟» گفتار خسرو است که در گوش کرده ام

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۴۰۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها