امیرخسرو دهلوی:دل داده ام به دلبر و جانی خریده ام این تحفه بهر جان خراب آوریده ام
❈۱❈
دل داده ام به دلبر و جانی خریده ام
این تحفه بهر جان خراب آوریده ام
عشقت که هست قیمت او صد هزار جان
سوداگری ست این که به جانی خریده ام
❈۲❈
جان است در هوای پریدن که شب به خواب
بر شکرش مگس شده، گویی پریده ام
ای ساربان، من اشتر مستم، مکن که من
در وادی فراق مغیلان چریده ام
❈۳❈
نظاره ام کنند که در کوی عاشقی
روی سیاه کرده و جعد بریده ام
خسرو، غمم بکشت، همان همدم است این
کش سالها به خون جگر پروریده ام
کامنت ها