گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:رو زردی از من است ز چشم سیه گرم ورنه کی آیی آن که من اندر تو بنگرم

❈۱❈
رو زردی از من است ز چشم سیه گرم ورنه کی آیی آن که من اندر تو بنگرم
من دانم ولی که شده ست آب جوی او کز دست چشم خویش چه خونابه می خورم
❈۲❈
در جستن شکوفه روی تو شد روان بادی که از جوانی خود بود در سرم
اکنون که مر مرا غم تو سرخ روی کرد پیش که گویم این غم و این زر کجا برم؟
❈۳❈
بگشا نقاب کز رخ چون آفتاب تو روز فرود رفته خود را برآورم
دل چون چراغ سوخته شد ز آتش فراق از شام غم هنوز به تاریکی اندرم
❈۴❈
سودای خاک پای تو تا در سر من است سر در کلاه سبز فلک در نیاورم
من خسروم، ولیک نگر کز فراق تو گویی که از نگارش شاپور دفترم

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۴۲۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها