گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:دلم ز دست تو خون شد، ندانم این به که گویم؟ علاج خود ز که سازم، دوای دل ز که جویم؟

❈۱❈
دلم ز دست تو خون شد، ندانم این به که گویم؟ علاج خود ز که سازم، دوای دل ز که جویم؟
بریخت اشک من آن را که پاره گشت دروغم برفت آب من آن را که رخنه گشت سبویم
❈۲❈
از این دو دیده پر آب من که ریخته بادا چه آب ریختگی ها که آمده ست به رویم
رهی به کوی تو جویم که گویمت سخن خود تو سوی خود ندهی ره، ندانم این به که گویم؟
❈۳❈
تویی چو چشمه آب حیات و من به تو تشنه نخورده شربتی، آخر چگونه دست بشویم؟
میار طره فراهم، فرو گذار که بر من کند هر آنچه بیاید، چو می بیاید از اویم
❈۴❈
تن چو موی مرا بگسل و بسوز در آتش که پی گسست در آمد غمت به شخص چو مویم
تبسمی که تو آنجا نه دلبری، گل باغی نوازشی که من اینجا، نه خسروم، سگ کویم

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۴۲۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها