امیرخسرو دهلوی:کجات جویم و گر جویمت، کجا یابم؟ غمم که داند و هم درد خود که را یابم؟
❈۱❈
کجات جویم و گر جویمت، کجا یابم؟
غمم که داند و هم درد خود که را یابم؟
حدیث من همه جا و مرا شنیدن کشت
کجا روم که خلاصی از این بلا یابم؟
❈۲❈
نه مستجاب دعایی ست بت پرستان را
که پای بوس بتی چون تو از دعا یابم
در آن زمان که ز هجرت به مردن آید کار
ترا که مایه عمر منی، کجا یابم؟
❈۳❈
یکی بیا و بر این سینه پای نه نفسی
مگر که درد دل خویش را دوا یابم
به خاک پات که ماخاک گشته برنکنیم
شبیت از این سر مدبر به زیر پا یابم
❈۴❈
ز باد چند زید آدمی بیچاره
که من زیم ز نسیم تو، گر صبا یار
خوشم به خون خود، ار تو گهی به تربت من
زیارت آیی و این پایه خونبها یابم
❈۵❈
چه کم شود ز تو، ای پادشاه کشور حسن؟
که یک نظر ز تو بر خسرو گدا یابم
کامنت ها