امیرخسرو دهلوی:منم که بی به تو صد گونه داغ می سوزم تو لابه دانی و من لاغ لاغ می سوزم
❈۱❈
منم که بی به تو صد گونه داغ می سوزم
تو لابه دانی و من لاغ لاغ می سوزم
فراغ وصل ندارم ز مفلسی، هر چند
چو مفلسان ز برای فراغ می سوزم
❈۲❈
شب سیاه مرا نیست روشنی، هر چند
که شام تا به سحر چون چراغ می سوزم
مرا به داغ سگی سوختی و درد نکرد
سگم نخواندی، از این درد و داغ می سوزم
❈۳❈
مباش گرم دماغ و بسوز خسرو را
من آخر از تو به هم زین دماغ می سوزم
کامنت ها