گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:ز عشقت من خسته جان می خراشم چگونه ز هر دیده خونی نپاشم؟

❈۱❈
ز عشقت من خسته جان می خراشم چگونه ز هر دیده خونی نپاشم؟
به یک جرعه ای، ساقیا، جمله زهدم کزین بیشتر می نیرزد قماشم
❈۲❈
سر گنج شاهان ندارم، مرا بس رخ خوبرویان وجوه معاشم
به میخانه ها بس که دیوانه گشتم مرا دیو گیرد چو زو دور باشم
❈۳❈
چو بر سر کله شد سفال شرابم ز سر خود سزد، گر سفالی تراشم
زهی سرخ رویی خسرو که خوش خوی به سنگ در میکده زد فراشم

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۴۸۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها