گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:ابر می بارد و من بار سفر می بندم چشم می گرید و من از تو نظر می بندم

❈۱❈
ابر می بارد و من بار سفر می بندم چشم می گرید و من از تو نظر می بندم
چشم گریان به لبش داشته، یعنی در راه بر سر آب روان پل ز شکر می بندم
❈۲❈
جان گسسته ست گره می زنمش از گریه گرهش سست تر است، ار چه که برمی بندم
بهر بستن به دگر چیز همی آرم دست وز تحیر به غلط چیز دگر می بندم
❈۳❈
گفتی، ای دوست «که بربند به مویی دل خویش » حال این است که می بینی، اگر می بندم
از تو می دیدم و چون آمد، چشمم بربست بنگر از چشم خود، ای دیده، چه برمی بندم؟
❈۴❈
نمکی بخش به خسرو که برای توشه خون برون می کشم از دیده، جگر می بندم

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۴۹۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها