گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:گیسوی ترا نسبت با شب نتوان کردن وز ماه جمالت را غبغب نتوان کردن

❈۱❈
گیسوی ترا نسبت با شب نتوان کردن وز ماه جمالت را غبغب نتوان کردن
جان عزم سفر دارد، بردار ز رخ پرده منزلگه مه عمدا عقرب نتوان کردن
❈۲❈
تو ظلم کنی بر من، من بنده دعا گویم یارب، چه کنم کاینجا، یارب نتوان کردن
گیرم که تو پیکان را بیکار نمی خواهی خون ریختن خلقی مذهب نتوان کردن
❈۳❈
کودک شدی و جانم بازیچه خود کردی ور خود ز تن من شد، مرکب نتوان کردن
شربت ز لبت خواهم، وین بیهده گویی را بهر دل گرم خود در تب نتوان کردن
❈۴❈
حلوای لب خود نه اندر دهنم تا خود از غایت شیرینی در لب نتوان کردن
خسرو به جهان اندر از بهر تو می باشد ورنه به چنین جایی یک شب نتوان کردن

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۵۱۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها