امیرخسرو دهلوی:روزی که به عالم است شب دان پرسیدن گرم را ز تب دان
❈۱❈
روزی که به عالم است شب دان
پرسیدن گرم را ز تب دان
ز اشکال زمانه نور هر کار
خورشید به عقده ذنب دان
❈۲❈
لافیدن سفله باشد از مسال
بر جیفه کلاه بر شغب دان
در فاقه بود فروغ تقوی
پیرایه گر چراغ شب دان
❈۳❈
بر اشک حریص عارفان را
صد خنده ذخیره زیر لب دان
نقب افگن حرص تو ز دینست
مه پرده درنده قصب دان
❈۴❈
از خسرو پند تلخ سود است
بپذیر و ملیله را لعب دان
کامنت ها