گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:از همچو تویی برید نتوان بر تو دگری گزید نتوان

❈۱❈
از همچو تویی برید نتوان بر تو دگری گزید نتوان
تا چند کشم جفایت آخر محنت همه عمر دید نتوان
❈۲❈
زین پس من و جور عشق و تسلیم کز آمده سر کشید نتوان
غم سینه بسوخت، چون توان کرد؟ خود پرده خود درید نتوان
❈۳❈
یاران عزیز، پند گویند گویند، ولی شنید نتوان
من کز پی خواریم چه تدبیر؟ عزت به درم خرید نتوان
❈۴❈
بی یاری بخت کام دل نیست بی پر به هوا پرید نتوان
ایوان مراد بس بلند است آنجا به هوس رسید نتوان
❈۵❈
این شربت عاشقیست خسرو بی خون جگر چشید نتوان

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۵۲۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها