امیرخسرو دهلوی:ای آرزوی امیدواران ای مرهم درد دل فگاران
❈۱❈
ای آرزوی امیدواران
ای مرهم درد دل فگاران
از دشمنی آنچه بود، کردی
ای دوست، چنین کنند یاران؟
❈۲❈
تا سایه زلف تو بدیدم
دیوانه شدم چو سایه داران
افگند تنم چو موی باریک
در زیر گلیم سوگواران
❈۳❈
می گریم بر غریبی خویش
چون ابر به موسم بهاران
گر شرح دهم غم تو صد سال
یک قصه نگویم از هزاران
❈۴❈
آن ها که تو می کنی برین دل
از دل نشنود به روزگاران
با این همه چشم بر سر راه
می دارم چون امیدواران
❈۵❈
تا کی گذری به سوی خسرو
چون بر سر کشت خشک باران
کامنت ها