گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:ای به کویت هر سحرگه جای تنها ماندگان رحمتی بر چشم خون پالای تنها ماندگان

❈۱❈
ای به کویت هر سحرگه جای تنها ماندگان رحمتی بر چشم خون پالای تنها ماندگان
چون به کویت دوست تنها پای را خاکی کند کس به جز گریه نشوید پای تنها ماندگان
❈۲❈
درد تن باشد، ولیکن نی بسان درد دل گر مثل گردون رود بالای تنها ماندگان
با چنین شبها که من دارم، چه باشد، وه که گر یادت آید روزی از شبهای تنها ماندگان
❈۳❈
نی منت گویم ز تو«حالم توانی گوش کرد؟» کانده سخت است در سودای تنها ماندگان
کشتی از تنهائیم، آخر نیامد وقت آن کت گذر باشد به محنت جای تنها ماندگان
❈۴❈
ماند اینم آفتاب و مه که در شبهای غم سایه باشد مونس شبهای تنها ماندگان
آفتاب چرخ تنها سوزد و گوید «مسوز» وای تنها ماندگان، ای وای تنها ماندگان!
❈۵❈
تو غم خسرو کجا دانی که نشنیدی گهی ناله و فریاد درد افزای تنها ماندگان

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۵۵۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها