گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:باش تا مشکت ز برگ یاسمین آید برون بینی از تن چند جان نازنین آید برون

❈۱❈
باش تا مشکت ز برگ یاسمین آید برون بینی از تن چند جان نازنین آید برون
تیر زهر آلود چشمت قصد جانم می کند همچو زنبوری که ناگه از کمین آید برون
❈۲❈
مانده در زیر زمین خورشید، آخر رخ بپوش تا مگر خورشید از زیر زمین آید برون
چون به پشت زین نشینی، گر ندیدستی ببین کز میان بید سر در آستین آید برون
❈۳❈
گر لب چون انگبینت را به دندان برکنم خون از او بیرون نیاید، انگبین آید برون
زهره من بس که از دست جفاهایت نشد خون همی از چشمه چشم انگبین آید برون
❈۴❈
نقش تو بر دیده خسرو نشست از انتظار گر نیایی، چشم من با همنشین آید برون

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۵۵۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها