گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:آن که فصل گل همی گویند، اینک آمد آن گل گریبان می درد از خجلت نسرین خزان

❈۱❈
آن که فصل گل همی گویند، اینک آمد آن گل گریبان می درد از خجلت نسرین خزان
شکرستانی ست گویی باغ از شکرلبان نیشکر زاری ست گوی گلشن، از عرعر مدان
❈۲❈
این زمان آغاز سبزه ست و لب جو می رویم کم ز جنت نیست گلشن، غیرت حورا مردان
طاعت ما شاهد و باده ست کز وی زنده ایم محتسب بگذار تا میرد میان مرتدان
❈۳❈
ما کیای زهد اهل فسق را خاک رهیم چون مغان معتقد در زیر پای موبدان
بستر خاشاک کآسودیم و برخفتیم مست بهتر از دیبای پر تشویش زرین مرقدان
❈۴❈
ما به می خوردن ز بهر گور نگذاریم خشت چون ز زر دیدیم سنگی قسم عالی گنبدان
هست فرق اندر میان دون و عالی همتی خانه ای از عود و صندل ساخت این، اودر روان
❈۵❈
چون جدایی خواست بود، ای دوست، دامن بر مچین قدر صحبتها بدان و قدر گیر از بخردان
گر چه جوزاییم یا چون فرقدان هم محرم است زان که هم جوزا جدا خواهد شدن هم فرقدان
❈۶❈
خسروا، چون هیچ عاقل را ندیدی خوش دلی خوش دل دیوانگان و عاشقان هجر دان

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۵۵۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها