گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:خویش را در کوی بی خویشی فگن تا ببینی خویش را بی خویشتن

❈۱❈
خویش را در کوی بی خویشی فگن تا ببینی خویش را بی خویشتن
جرعه ای بر خاک میخواران فشان آتشی در جان هشیاران فگن
❈۲❈
هر که را دادند مستی در ازل تا ابدگو «خیمه در میخانه زن »
مرغ نتواند که در بند زبان صبحدم چون غنچه بگشاید دهن
❈۳❈
باد اگر بوی تو بر خاکم دمد همچو گل بر خود بدرانم کفن
از تنم جز پیرهن موجود نیست جان من جانان شد و تن پیرهن
❈۴❈
آنچنان بدنام و رسوا گشته ام کز در دیرم رهاند برهمن
جز خیالش در بدن یک موی نیست وز غم او هست یک مو هم بدن
❈۵❈
معرفت، خسرو، ز پیر عشق جوی تا سخن ملک تو گردد بی سخن

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۵۶۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها