گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:ای دل، علم به ملک قناعت بلند کن چشم طمع ز خوان خسان بی گزند کن

❈۱❈
ای دل، علم به ملک قناعت بلند کن چشم طمع ز خوان خسان بی گزند کن
خاک است هستی تو و خواهی که زر شود از کیمیای نیستیش بهره مند کن
❈۲❈
در خلوت رضا ز سوی الله روزگیر و ابلیس را به سلسله شرع بند کن
روزی اگر به سوخته محنتی رسی بر آتش درونه او جان سپند کن
❈۳❈
آن کش ریاضتی نبود خود ز قند نه و آن کش محاسنی نبود، ریشخند کن
از کوی عقل بر در سلطان عشق رو وین تاج بفگن از سر و نعل سمند کن
❈۴❈
تا چند زاغ مزبله، لختی همای باش خود را به نانمودن خویش ارجمند کن
جان کش نخست در قدم شبروان عشق برج حصار چرخ ز همت کمند کن
❈۵❈
دشمن گرت ز پستی همت لگد زند تو خاک راه او شو و همت بلند کن
سنگ ار یکی زنند، دعاشان دوباره گوی کبر ار یکی کنند، تواضع دوچند کن
❈۶❈
این آستانه ملک کسی، ز آن دیگر است خسرو برو تو، هیچ کسی را پسند کن

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۵۸۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

ابوالحسن کاشانی
2019-06-15T17:28:32
این شعر در دیوان اشعار به صورت کامل به شکل متفاوتی آمده است:ای دل، علم به ملک قناعت بلند کنچشم طمع ز خوان خسان بی گزند کنخاک است هستی تو و خواهی که زر شوداز کیمیای نیستیش بهره مند کن...