امیرخسرو دهلوی:گواه جبین است بر درد من سرشک روان بر رخ زرد من
❈۱❈
گواه جبین است بر درد من
سرشک روان بر رخ زرد من
ببخشای بر ناله عندلیب
الا، ای گل نازپرورد من
❈۲❈
که گر هم بدین نوع باشد فراق
به کوی تو آرد صبا گرد من
که دیده ست هرگز چنین آفتی؟
کزو می برآید دم سرد من
❈۳❈
فغان من از دست جور تو نیست
که از طالع مادر آورد من
من اندر خور بندگی نیستم
وز اندازه بیرون تو در خورد من
❈۴❈
تو دردی نداری که دردت مباد
از آن رحمتت نیست بر درد من
کامنت ها